این روزها در همه جا در مورد قانون جذب و ارتعاش صحبت می شود و در این زمینه مقالات و کتاب های زیادی به چشم می خورد و بسیاری از مربیان موفقیت آن را به شاگردان خود آموزش می دهند . در این مقاله سعی در بررسی این قانون و تمیز دادن واقعیت از توهم در بکار گیری این تکنیک موفقیت داریم .قابل توضیح است که در این مقاله این موضوع که قانون جذب به عنوان یک تکنیک می تواند در موفقیت انسان تاثیر گذار باشد مورد تایید است اما نحوه عملکرد آن و تعریفی که از این قانون توسط مروجان آن ارائه می شود مورد نقد قرار گرفته و سعی در بیان واقعیت های آن دارد. 

در ابتدا ببینیم که این دو قانون  چگونه توسط پیروان آن تعریف می شود : براساس قانون جذب، جهان آن چیزی را برای شما ایجاد و فراهم می کند که افکارتان متمرکز بر آن باشد و قانون ارتعاش بیان می کند دو تا چیز، شی، فکر با ارتعاش مساوی همدیگر را جذب می کنند. انحراف اصلی این قانون از واقعیت در همان ابتدا در تعریفی که از آن ارائه می شود به چشم می خورد . بر اساس این تعریف مسئول فراهم آوری آنچه افکارمان بر روی آن متمرکز است جهان و کائنات می باشد و نه خود شخص . در واقع این تعریف به ما می گویید اگر افکارمان از چیزی که می خواهیم متمرکز و شفاف باشد آن به سوی ما جذب خواهد شد . یعنی  درخواست کردن و باور داشتن، منجر به دریافت کردن می شود . نکته اشتباهی که در این تعریف وجود دارد این است که بر اساس آن جهت جذب از سوی کائنات به سمت فرد است یعنی خواسته ای که روی آن متمرکز شده ایم به سوی ما می آید و این ما نیستیم که به سوی آن خواسته می رویم . برای درک بهتر موضوع مثالی میزنم ، فرض کنید شما دلتان می خواهد که یک کفش کوهنوردی ضد آب داشته باشید ولی پولتان کافی نیست پس بر اساس قانون جذب تمام تمرکز فکریتان را  بر روی آن و ویژگی هایی که دارد می گذارید و هر روز انرژی زیادی را بر روی این خواسته متمرکز میکنید. در این حالت شما به دو شکل به این خواسته خود خواهید رسید ، شکل اول : شما پولی برای خرید آن کفش پس انداز نمیکنید ، به دنبال حراجی ها جهت خرید ارزان تر آن نمیگردید و کلا اقدامی در این جهت انجام نمیدهید و  ناگهان این کفش به شما یا هدیه داده می شود یا آن را پیدا میکنید و یا به هر نحو دیگری به دست شما میرسد. اما شکل دوم : شما مرتب در فکر این کفش هستید پس چشمتان مرتب به دنبال آن میگردد ممکن است آن را پای شخص دیگری ببینید یا وقتی از کنار کفش فروشی های ورزشی میگذرید نا خودآگاه در داخل ویترین های آنها آن را جستجو کنید و قیمت آن را بپرسید و در ذهنتان مقدار پولی را که کم دارید مجددا محاسبه کنید و برای این خاطر از خریدن یک لیوان آبمیوه صرف نظر کنید تا  با پس انداز پول آن یک قدم به خرید  کفش نزدیک تر شوید . ممکن است در اینترنت جستجو کنید و سایتی را پیدا کنید که آن را با قیمت بسیار پایین به حراج گذاشته است و در این حالت به یادتان بیاید که وسیله ای بلا استفاده در انبار دارید که دست نخورده سالهاست آنجا در حال خاک خوردن است ، پس تصمیم به فروش آن بگیرید و با فروش آن مابقی هزینه خرید کفش را فراهم کرده و آن را بخرید . همانطور که دیدید در دو حالت کفش جذب شما شد و شما آن را بدست آوردید . شکل اول همان تعریفی است که مروجان قانون جذب آن را تحت عنوان راز کائنات و ارائه خواسته ها توسط دنیا تنها با تمرکز فکر بر روی خواسته ارائه می دهند که تنها بخش تمرکز بر روی خواسته و باور داشتن به رسیدن به آن حقیقتی علمی برای دستیابی به واقعیت می باشد و بخش تقدیم کردن آن خواسته توسط کائنات به شما و جذب شدن آن خواسته به سمت شما و نه جذب شدن شما به سمت آن خواسته دروغ و توهمی بیش نیست .اما شکل دوم که واقعیت جذب خواسته ها می باشد و در قالب هر تکنیک موفقیتی جواب میدهد، جذب شخص و تمرکز او برای رسیدن به خواسته است ، در واقع شخص است که با تمرکز فکری بر روی خواسته خود به سمت هدف خود گام برداشته و جذب آن میشود و در این راه تمامی مشکلات را از سر راه خود بر میدارد و جادوی تمرکز فکری و شفاف دیدن آن و باور داشتن به رسیدن به آن است که سبب رسیدن شخص به خواسته می شود و این تحقق عبارت بخواهید تا به شما داده شود ، آن کسی که آن را به شما خواهد داد کائنات نیست ذهن خود شما و راهکارهایی که رائه می دهد . در تمامی اصول علمی موفقیت بر سه اصل هدف گذاری ،(اشتیاق و خواست قلبی) و  پشتکار برای رسیدن به هدف تاکید شده است . قانون جذب هم در قالب همین سه اصل عمل میکند و حقیقت قانون جذب نه تقدیم کردن دو دستی خواسته ها توسط کائنات بلکه حرکت شخص با اشتیاق برای رسیدن به هدف در دل این کائنات است . 

موفق باشید